آرتین کوچولوآرتین کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بهونه نفس كشيدن

ماجراهاي من وعلي

علي جون پسرخاله منه وخيلي خيلي دوسش دارم.باهم ماجراهايي داريم ديدني وشنيدني اينجا من وعلي داشتيم كيليداي ماشين لباسشويي دستكاري مي كرديم من درحال انجام عمليات خرابكاري بودم وعلي كيشيك مي داد اينجا مامان يواشكي خواست ازما عكس بگيره كه علي اونو ديدوگفت:  خاله پگاه، هيس  كسي رو خبرنكني.   بقيه عكساتوادامه مطلب علي جوني كه مامان وبابام عاشقشن منم كه نگو ونپرس ماجراهاي ما عجيب وغربيبه.وقتي همديگرو نمي بينيم دلتنگ هميم وقتي مي بينيم كشمكشمون شروع مي شه.خلاصه دنيايي داريم نگوونپرس. علي رووسايل واسباب بازياش خيلي حساسه،براي همين اكثروسايل ولباسا واسباب بازيامونو مامان وباباه...
20 بهمن 1393
2577 10 17 ادامه مطلب

من وکارام (آذر93)

علاقه زیادی به کلیپس وگل سروتل وکش مو وگیره و... دارم ومامان بیچاره ازدستم حیرونه که وسایلشو کجا قایم کنه که من اوناروپیدانکنم   ولی هرکاری کنه من زرنگ ترم ویواشکی تعقیبش می کنم وجای وسایلشو یادمی گیرم تاحالا مجبورشده چندبارجای اوناروتغییربده ولی خدایی تقصیرخودشه هزارمدل گیره وکلیپس وکش وتل رنگاوارنگ داره  منم می بینمو و دلم می خواددیگه ناسلامتی بچم دیگه     خدایی بهم میادا دومین درگیری من بامامان وبابا سرلاک ولاک زدن بود   . شدیدا به لاک علاقه مندشده بودم وناخنهامو لاک می زدم هرساعتم بایدرنگشو عوض می کردم مامان وعمه خیلی لی لی به لالام ...
8 بهمن 1393
1